نشست «مسألهشناسی چین و شرق آسیا در نظام بینالملل» ازسوی دانشکدۀحقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز برگزار شد.
در این نشست که روز دوشنبه 14 آذر ۱۴۰۱، در سالن اجتماعات دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز برگزار شد، ابعاد مختلف موضوع، ازسوی سخنرانان: دکترمحمد جواهری طهرانی، رئیس دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز؛ دکتر فریبرز ارغوانی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه شیراز؛ دکتر فریدون وردینژاد استاد بازنشستۀ دانشگاه تهران و سفیر اسبق ایران در چین؛ دکتر علیرضا خداقلیپور، مدیر گروه مطالعات شرق آسیای وزارت امور خارجه، دکتر حسین نوروزی، استادیار روابط بینالملل دانشگاه تهران و دکتر شیرین هانتر، استاد دانشگاه جورجتاون مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
دکترمحمد جواهری طهرانی، رئیس دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز، در آغاز این نشست پس از خوشآمدگویی به حضار با بیان رویۀ پژوهشی دانشگاه شیراز در راستای علمورزی و تلاش دانشگرایانه بهمنظور رفع نیازهای کشور و پیشینۀ چینشناسی در دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز اظهار کرد: ما در جمهوری اسلامی ایران به سراغ نگاه به شرق رفتهایم؛ منطقهای که هم از لحاظ فرهنگی و تمدنی برای ما قابل توجه است و هم به لحاظ ابعاد و سیاست خارجی و نقشی که برای خود در عرصۀ بینالمللی تعریف میکنیم. این مسأله با وجود نقاط مثبت نقاط چالشبرانگیزی هم دارد، ازجمله رویکرد رسمی و استقلالطلبانۀ جمهوری اسلامی (نه شرقی نه غربی) و منافات احتمالی با سیاست «نگاه به شرق» یا تحتتأثیر قرارگرفتن روابط ایران و چین با سایر کشورها در نتیجۀ گسترش مناسبات.
وی افزود: طبیعتاً اگر بنا باشد مطالعۀ علمی چین بهعنوان یک برنامۀ پژوهشی جامع با رویکرد مسألهشناسی دقیق پیگیری شود، باید ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی مناسبات انسانشناسانۀ مسأله بررسی شود.
دانشگاه شیراز، پیشرو در مطالعات شرق آسیا
در ادامه دکتر ارغوانی، عضو هیئتعلمی دانشگاه شیراز به بیان تاریخچهای از پیشینۀ مطالعات چین در ایران پرداخت و گفت: سابقۀ چینشناسی در ایران در مقایسه با مطالعات اروپا و آمریکا کوتاه است. علاقۀ شخصی و مطالعات چینشناسی من در دهۀ 80 شمسی آغاز شد. در آن زمان توجه به این مطالعات صرفاً ازجهت بررسی روابط چین با دیگر کشورها و مناطق بود و نگاه کانونی به این منطقه وجود نداشت. الزامات سیاستگذاری کشور نیز در آن زمان چندان اقتضای این موضوع را نداشت. از نیمۀ دهه هشتاد با تقویت جریان سیاستگذاری «نگاه به شرق» در دولت وقت و همچنین افزایش تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی، بهتدریج بذر علاقه به مطالعات شرق آسیا کاشته و از دهۀ نود به بعد شکوفا شد و به شکل یک موج خود را نشان داد.
وی افزود: در آغاز چالش اصلی برای من چگونگی تمرکز مطالعات بر خود این منطقه و نه رابطهی آن با دیگر مناطق بود، از طرفی در آن زمان شناخت نظامهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی هر یک از این کشورها در آن زمان حوزهای کمتر شناخته شده در فضای علمی ایران بود. البته در آن زمان هم در مراکزی مانند مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه و پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام مطالعاتی در این خصوص انجام میشد اما مطالعات دانشگاهی، منسجم و مبتنیبر نگاه علمی و مسألهشناسانه وجود نداشت. پس از ورود به بخش علوم سیاسی دانشگاه شیراز به عنوان استاد در چارچوب امکانات موجود با کمک و حمایت بخش، تلاش کردم در راستای تحکیم فعالیت های آموزشی و پژوهشی در حوزۀ مطالعات چین و جنوب شرق آسیا تلاش کنم در نتیجه امروز در دانشگاه شیراز حداقل 20 دانشجو به شکل تخصصی بر روی آسیا، شرق آسیا و چین پژوهش میکنند که حاصل آن کتابها، مقالهها، پایاننامه و دیگر فعالیتهایی است که پیشنیاز تبدیل مطالعات چین و شرق آسیا به یک ضرورت است. این مطالعات در دانشگاه شیراز به سمت نهادینه شدن میرود و امیدواریم با آماده کردن زیرساختهای لازم بتوانیم با ایجاد ارتباط و تعامل با سایر مراکز تحقیقاتی یک شبکۀ پژوهشی ایجاد کنیم.
ایران و چین، تجارت یا مشارکت؟
سخنران بعدی این نشست، دکتر وردینژاد، با بیان سابقۀ حضور خود در چین بهعنوان سفیر، درگزارشی مختصر روند رشد کشور چین را چنین بیان کرد و اظهار داشت: از زمان قدرتگیری حزب کمونیست در چین تا اواخر دهۀ 70 الگوی رشد و توسعه کپیشده از برنامههای شوروی بود. از اواخر دهۀ 70 با قدرتگیری جناح طرفدار اصلاحات، نوعی دگردیسی در سیاستهای چین ایجاد شد. از آن دوره استراتژی اصلی چین تولید انبوه وهمکاری با کلیه کشورها، اصل اساسی سیاست خارجی آن عدم مداخله در امور دیگران، و برنامۀ آن تبدیل شدن به اقتصاد اول جهان در افق 2050 بود که البته این مورد احتمالا زودتر، یعنی تا سال 2030 تحقق خواهد یافت.
در ادامه وی خدمات متقابل استراتژیکی ایران و چین را چنین مطرح کرد و گفت: چین با نگاه ژئواستراتژیکی در دورزدن تحریمهای ظالمانه و کاهش تأثیرآن، از ایران پشتیبانی و در مقابل، ایران برای چین به عنوان یک منبع قابل اتکای تأمین انرژی، بازاری پرکشش و «دیوارۀ دفاع آسیائی» دربرابر ناتو و آمریکا درکمربند غربی عمل میکند. با وجود این، در حال حاضر روابط ایران و چین در وضعیت «تجاری» است و برای گذر به وضعیت «مشارکتی» لازم است اقداماتی از قبیل همکاری در قالب شهرکهای صنعتی، سرمایهگذاری در پروژههای چندجانبه، برگزاری تورهای تخصصی و فنی و تبادلات علمی و دانشگاهی انجام شود.
سیاست خارجی چین، عقلانیت و عملگرایی
در ادامه دکتر خداقلیپور گفت: در حوزه سیاست خارجی کشورها تلاش برای حفظ و تقویت جایگاه خود دارد و برای این کار دائماً برای بازتعریف مجدد موازنۀ قدرت تلاش میکنند. دو راهکار موازی که کشورها برای تحقق این امر در پیش میگیرند، عبارت است از: ۱. ارتقای جایگاه ملی کشور (یعنی توان کشور در داخل بالا برد تا بتوان در فضای بینالملل پرقدرت ظاهر شد) و 2. ساخت ائتلاف بزرگ یا کوچک (دوجانبه، چندجانبه و جهانی).
وی افزود: چین در دو دهۀ گذشته بسیار عقلانی و عملگرایانه با دو اصل استقلال (به معنای بالا بردن توان کشور تا حد یک بازیگر مستقل در عرصه بینالملل) و خودکفایی (تبدیل چین به کارخانۀ دنیا) در زمینهی نیل به هدف راهبردی خود، یعنی ایجاد فضای مسالمتآمیز برای توسعه و نوسازی چین، همواره ظرفیتهای سیاست خارجی خود را بر مبنای وضعیت جدید تنظیم میکند. تقسیمبندی جهان از نظر چین بسیار جالب است؛ برخلاف غرب که کشورها را به دو گروه دموکراتیک و غیردموکراتیک تقسیم میکند، چین فارغ از ارزشها جهان را به دو گروه کشورهای توسعهیافته یا درحالتوسعه تقسیم میکند.
دکتر خداقلیپور ادامه داد: ابتکار کمربند-راه، که شاید از نظر گسترش در دنیا بینظیر باشد (7 مسیر زمینی و مسیر دریایی) منتج به نگرانی اروپا از ظهور هژمون جدید و تنش با هژمون پیشین شد و چین هوشمندانه سعی از تنش با غرب پرهیز و با پرداخت وام به کشورهای شرق اروپا سعی کرد آنها را در «قایق مشترک» سوار کند. در مقابل، غرب که مدل توسعۀ چینی را جایگزینی برای مدل توسعۀ خود میداند، از زمان اوباما سیاست «چرخش به آسیا» را مطرح کرده و امروز شاهد حضور نظامی بسیاری از کشورهای غربی در کنار چین هستیم. چالش دیگر چین مشکل با همسایگان (چین ژاپن فیلیپین) است و این کشورها ضمن داشتن رابطۀ گسترده با چین سعی در داشتن گارد امنیتی نسبت به چین دارند. دو چالش دیگر که مرتبط با منطقۀ خاورمیانه است، امنیت انرژی و تروریسم است.
نقش و قَدر شرق آسیا
دکتر حسین نوروزی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ضمن بیان اهمیت مسالهشناسی چین و تلاشهای دانشگاه شیراز در این زمینه با برشمردن مصائب و دشواریهای تاریخی شرق آسیا و چین، این منطقه را منطقۀ خلاقیت، نبوغ و همافرایی خواند و افزود: نباید تصور کرد توسعه در این منطقه ساده و سریع صورت گرفته است. کنشگران این منطقه عبارتند از: چین، ژاپن، دو کره، کشورهای آسهآن، اقیانوسیه (که اخیراً روابط گستردهای با آسیا پیدا کرده) و هند (که در حوزۀ گستردهتر آسیا-اقیانوسیه طبقهبندی میشود).
وی در ادامه نظریۀ «نقش» را مطرح کرد و با افزودن کلمۀ «قَدر»، عرصۀ روابط بینالملل را از این منظر تحلیل کرد و گفت: مراحل ادراکی و رفتاری بازیگران منطقه بر اساس این نظریه عبارتند از: تنگنا؛ تغییر؛ طلب؛ تعامل؛ تلاش؛ تحول و تعالی.
دکتر نوروزی ادامه داد: کشورهای این منطقه همواره در حال بهسازی و نوسازی نقش و قدر خود در روابط بین الملل هستند. برای مثال سه کشور چین، کره جنوبی و ژاپن در عین رقابتها و چالشهای تاریخی سازمانی موسوم به TCS برای همکاری ایجاد کرده که کوچکترین سازمان بینالمللی جهان است.
وی افزود: نکتۀ بعدی تلاش همگانی این کشورها در راستای همگرایی و جدی گرفتن اصل «تغییر و ترقی» است. وجود نگاه سیستمی، هوشمند، پویا و دگرپذیر باعث شده که جنوب شرق آسیا به مرور به منطقهای کانونی تبدیل شود. و این هنر است که بتوان برای تمام لحظات، عرصهها و بازیها نقش و قدری برای خود ساخت.
دکتر شیرین هانتر، استاد دانشگاه جورجتاون آمریکا نیز از راه دور و بهصورت ویریو کنفرانس در این نشست سخنرانی کرد. فیلم سخنرانی این استاد دانشگاه را از طریق لینک زیر مشاهده کنید.
https://m.youtube.com/watch?reload=9&v=vi8g1dv31Cs&feature=youtu.be
برای مشاهده تصاویر این نشست نیز اینجا را کلیک کنید.